برقرار کردن روابط اجتماعی و توانایی تعامل با دیگران یکی از نیازهای بسیار مهم بشر است. در واقع میتوان گفت انسانها بدون این موارد زندگی کاملی نخواهند داشت. این مسائل باعث شدهاند توجه به توانایی برقراری ارتباط کودک بسیار مهم باشد. از این رو بر آن شدیم تا در یک مطلب کامل و دقیق به بحث و بررسی در این خصوص بپردازیم. آنچه پیش روی شماست چکیدهای از یک مطالعه و تحقیق در خصوص دلایل ارتباط برقرار نکردن کودک است.
همچنین در ادامه خواهید دید که به کمک چه روشهایی میتوانیم کودک را به برقراری ارتباط تشویق کنیم و به رفع مشکلات او در این زمینه کمک کنیم.
5 علت ناتوانی برقراری ارتباط
همانطور که گفتیم، اولین موضوعی که به آن خواهیم پرداخت، دلیل ارتباط برقرار نکردن کودک است. این موضوع دلایل مختلفی دارد. با شناخت دلیل ما خواهیم توانست به رفع این معضل بپردازیم. اغلب دلایلی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم به برخورد اشتباه والدین مربوط میشود و بر نقش پدرها و مادرها در ایجاد این نقطه ضعف متمرکز است.
از این رو با توجه به مسائل زیر خواهید توانست جایگاه خود را در وضعیت فعلی کودک خود درک کنید. شما برای آموزش برقراری ارتباط اجتماعی به کودک، ابتدا باید بدانید چه مسائلی ممکن است این مهارت را دچار تضعیف کند. البته گفتنیست که ناتوانیهای گفتاری و زبانی و مشکلات روحی دیگری نیز میتوانند بر ارتباط کودک تاثیر منفی بگذارند. اما در این مبحث ما بیشتر بر مشکلات رفتاری بین طرفین توجه خواهیم کرد.
1.شما مشکلات کودک را حل میکنید
بله؛ تعجب نکنید. بیشتر اوقات اینکه کودکان به مرور زمان توانایی ارتباط برقرار کردن را از دست میدهند، به همین دلیل است. ارتباط برقرار نکردن کودک از جایی آغاز میشود که دیگر نیازی به برقراری ارتباط نمیبیند. شما در بحثهای دو نفره خود با ایدهی خود وارد گفتوگو میشوید، ایدههایی میدهید و موضوع را ساده می کنید و از او فقط تایید میخواهید. تاییدهایی که به مرور زمان با تکان دادن سر هم امکانپذیر خواهد بود. در واقع شما در اجرای یک گفتوگوی دو طرفه با فرزندتان مهارت ندارید. طرح سوال را بلد نیستید و مهمتر از آن نمیدانید که بخش مهمی از گفتوگو، کودک و افکار اوست. برای مثال «برات ماشین اسباب بازی بخرم؟» سوالیست که کمتر از «برات چه اسباببازیای بخرم؟» کودک را تشویق به گفتوگو میکند.
به جای حل مشکلات کودک و تصمیمگیری مداوم برای او اجازه دهید خودش ایدههایی را برای کارهای مختلفش در زندگی داشته باشد و بتواند به کمک شما این ایدهها را عملی کند. به این ترتیب انگیزهای در او برای ابراز ایدهها و افکارش باقی خواهد ماند و همین انگیزه او را وادار به ارتباط بر قرار کردن می کند.
همچنین توجه کنید که اجازه دهید کودک کارهایش را خود انجام دهد. حل کردن پازل کودک برایش، به این معناست که کودک دیگر نیازی به تلاش ندارد، شما به جایش فکر میکنید، عمل میکنید و حرف میزنید. پس اگر تا الان فکر می کردید با حل کردن پازلش او را خوشحال می کنید، بدانید یک اثر کوتاه مدت (خوشحالی) بر یک اثر بلند مدت (توانایی حل مشکل) را ترجیح دادید.
2. بیشتر حرف میزنید و کمتر گوش میکنید
اینکه شما سن بیشتری دارید دلیل نمیشود بالای منبر بروید. شما باید یاد بگیرید در یک گفتوگوی دو سویه با کودک به خودتان به اندازهای یکسان حق بدهید. شما سالهای زیادی زندگی کردهاید، تجربیات بیشتری دارید، کلمات بیشتری بلدید و کاملاً بدیهیست که بتوانید بهتر و بیشتر از کودک حرف بزنید.
اما این نباید دلیل شود که به حرفهای او توجهی نکنید. حرفهای کودک، هر اندازه هم سطحی، باید شنیده شده و به آنها واکنش نشان داده شود. در مورد ابعاد مختلف حرفهایشان از آنها سوال بپرسید. اگر چیزی را توضیح میدهند، با پرسشهای مختلف به بسط دادن فکرشان کمک کنید. نه اینکه تنها آنها را تایید کرده و سپس به سراغ حرف خودتان بروید.
بدون آنکه حرف کودک را قطع کنید به او گوش دهید. به این طریق کودک بیشتر احساس ارزش خواهد کرد و حرف زدن برایش راحتتر و مفیدتر به نظر خواهد آمد
3.قضاوت شدن، دلیل ارتباط برقرار نکردن کودک
اگر شما در انتخاب واکنش به حرفهای کودک درست عمل نکنید، یا به طور دقیقتر بهتر است بگوییم اگر شما مدام کودک را قضاوت کنید، در واقع دارید او را کم کم به درون لاکش هدایت میکنید. ایجاد ترس در کودک و از بین بردن ذوق حرف زدن در او کار سختی نیست. کافیست مدام از او و تصمیماتش انتقاد کنید، افکار خود را به آنها تحمیل کنید، از آنها بخواهید کارهایی را انجام دهند که شما فکر میکنید که درستند.
در این صورت به راحتی میتوانید با روزهای پرحرفی و شیرینسخنیهای کودک خود خداحافظی کنید. توجه کنید که در یک مکالمهی دو طرفه شما همیشه نقش پدر و مادر تربیتکننده را نباید ایفا کنید. خودتان را جای کودک بگذارید. پاسخهایتان را به خود بدهید و احساس آن را درک کنید. کنترل شدن را احساس کنید تا دیگر رغبتی برای ادامهی یک رابطه نداشته باشید. آنگاه خواهید فهمید قضاوت کردن تا چه اندازه کودکتان را تنها خواهد.
4.حواسپرتی شما، شروعی برای ارتباط برقرار نکردن کودک
آیا وقتی کودک با شما حرف میزند به او گوش میکنید؟ آیا به اون نگاه میکنید و حواستان کاملاً به حرفهایش جمع است؟ یا اینکه فکرتان جای دیگریست و فقط سرتان را تکان میدهید؟
چرا فکر میکنید کودکان نمیفهمند که گاهی حرفهایشان را به دقت گوش نمیکنید؟ اگر کاری دارید یا نمیتوانید تمرکز کنید به آنها بگویید، آنها درک خواهند کرد. این کار تاثیر بهتری از تکان دادن سر دارد. زمانی را برای حرف زدن با کودک و شنیدن حرفهای او اختصاص دهید. به جای وقت گذراندن با تلفن همراه و تلویزیون، به کودک نشان دهید که چقدر برایتان مهم است و برای حرفهایش ارزش قائلید.
5.فشار به کودک برای حرف زدن
گاهی کودک دوست ندارد حرف بزند. این کاملاً طبیعیست. ممکن است شما نیز گاهی دچار چنین احساسی باشید. کودک را تحت فشار قرار ندهید تا در حضور دیگران حتماً حرف بزند یا چیزهایی را که میخواهید بگوید.
این کارها بعد از مدتی در کودک احساس بدی نسبت به حرف زدن ایجاد خواهد کرد. حتی ممکن است بر ارتباط کودک با همسالان او نیز تاثیر بگذارد.
چند راه حل برای مشکل ارتباط برقرار نکردن کودک
برای رفع مشکل ارتباط برقرار نکردن کودک راههای مختلف وجود دارد. یکی از این موارد انجام فعالیتهاییست که به تقویت فن بیان کودک و افزایش مهارت ارتباطی او می پردازد. در زیر برخی از مهمترین فعالیتها را که میتوانند در این زمینه موثر باشند معرفی میکنیم.
تلفن بازی
یکی از فعالیتهایی که تاثیر بسیار مثبتی بر مهارتهای ارتباطی کودک میگذارد، تلفنبازی است. این بازی مهارتهای مختلف کودک را درگیر میکند و سبب تقویت آنها میشود.
اولین مهارت مورد بحث در این بازی، مهارت شنیداری است. مهارتهای زبانی و افزایش دایره لغات کودک، تجربهی موقعیتهای فرضی و … از دیگر مزایای این بازی است.
علاوه بر تلفن بازی شما میتوانید کودکان را در کنار یکدیگر به صف کنید و بازی درگوشی را انجام دهید. به این ترتیب که در گوش کودک اول چیزی را زمزمه کنید. آنگاه کودک آن را در گوش کودک کناریاش زمزمه کند و این فرایند تا رسیدن جمله به کودک آخر ادامه پیدا کند و آنگاه کودک آخر آن را فریاد بزند.
این بازی را با جملات و کلمات ساده شروع کنید و سپس کمکم آن را پیچیده کنید.
نقش تان را تعویض کنید
این بازی را میتوانید با کودکان کمی بزرگتر انجام دهید. برای مثال نقش خود و کودک را تغییر دهید و بخشی از این روز را به این منوال بگذرانید. فرض کنید قرار است برای خرید به فروشگاه اسباب بازی بروید. در این شرایط میتوانید کارهایی همچون انتخاب کردن بازی را با مشورت او انجام دهید. پول یا کارت بانکی خود را در اختیار کودک قرار دهید تا صورتحساب را پرداخت کند.
در هنگام انجام کارها کودک بیشک نیاز به راهنماییهای شما خواهد داشت و همین رد و بدل شدن اطلاعات به افزایش انگیزهی کودک برای برقراری ارتباط بیشتر خواهد شد.
ارائه یک موضوع
برای حل مشکل ارتباط برقرار نکردن کودک در سنین بیشتر و در دبستان، میتوان به روشهایی همچون ارائه روی آورد. در این راه حل همهی دانش آموزان ملزم به ارائهی نتیجهی تحقیقی با موضوعی خاص هستند. این مسئله باعث میشود کودک اعتماد به نفس بیشتری در برقراری ارتباط پیدا کند.
این کار را در خانه نیز میتوانید انجام دهید. برای مثال به کودک اجازه دهید دربارهی یکی از چیزهایی که در مدرسه یا مهد آموخته است برایتان سخنرانی کند. بسیار مهم است که با اشتیاق کامل پای حرفهای کودک بنشینید. اگر در آغاز کار کودک از خود ضعف نشان میدهد به او سخت نگیرید و اجازه دهید کم کم مهارتش را در این زمینه افزایش دهد.
تمام کردن یک قصه
تعریف کردن یک قصهی ناتمام برای بچهها میتواند برایشان امری ناراحت کننده باشد. اما وقتی قرار باشد کودک خود این داستان را تکمیل کند، این موضوع میتواند بدل به امری سرگرمکننده شود.
یک داستان با آغازی جذاب انتخاب کنید و آن را به یک داستان با پایان باز تبدیل کنید. آنگاه به هر کس اجازه دهید پایان خود را برای قصه تعریف کند.
توضیح تصویر
یک عکس یا طرح گرافیکی را در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید هر چیزی را که میبیند برایتان توضیح دهد. این فعالیت علاوه بر آنکه کودک را به فکر وامیدارد و به قوهی تفکر و زبانی او را افزایش میدهد. بلکه به کودک یاد میدهد که بهتر ببیند.
سعی در توضیح دادن یک موضوع نیاز به مهارت خاصی دارد و فرد را به توجه به جنبههای مختلف آن وادار میکند. این مسئله باعث میشود کودک نگرشی دقیقتر و بهتر به مسائل پیدا کند. در صورت نیاز با پرسیدن سوالهایی به کودک کمک کنید تا کارش را بهتر انجام دهد.
چرا ارتباط برقرار نکردن کودک میتواند مشکل ساز باشد؟
بیشک بارها و بارها این جمله را شنیدهاید که عصر حاضر عصر ارتباطات است. برقرار ارتباط و توانایی انجام کار گروهی لازمهی موفقیت در اجتماع است.
حال تصور کنید، ارتباط برقرار نکردن کودک میتواند چه مشکلاتی را در آینده برای او به همراه داشته باشد. در مقابل افزایش مهارتهای ارتباطی در کودک، ضامن داشتن روابطی دوستانه، عاطفی و اجتماعی در آینده خواهد بود و بر سطح کیفیت زندگی وی تاثیر بهسزایی میگذارد.
شما چه تجربه برای تشویق فرزندتان به برقراری ارتباط با دیگران دارید؟ فکر می کنید نقش والدین در این موضوع چقدر است؟ لطفا از بخش نظرات در پایین همین صفحه تلاش های خود و نتایج آن را با ما در میان بگذارید: