کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
تربیت جنسی کودکان از طرز برخورد والدین با مسایل جنسی خودشان شروع می شود. آیا آنها بیزاری خاصی از ارتباط با جنس مخالف دارند، یا اینکه آنرا ارج می نهند؟ احساسات بر زبان نیامده والدین هر چه باشد، به کودکان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل به سختی می توانیم به طور دقیق به والدین بگوییم که به سوالات جنسی کودکان چه پاسخی بدهند. در وهله نخست، اغتشاش فکری والدین در زمینه مسایل جنسی باید شناخته شود و نگرانی ها و شرمساری آنها نیز اصلاح پذیرد و اعتدال یابد.
از دیدگاه نظریه های روان شناسی از آغاز تولد، کودکان آماده احساس لذات جنسی هستند و از آغاز تولد، رفتارهای جنسی آنها وارد مرحله شکل گیری می شود. لذتی که کودک از جسم خود می برد هر چند شباهتی به لذت یک فرد بالغ ندارد، ولی در اصل لذت جنسی است. کودک به محض اینکه توانایی بدنی پیدا می کند، در جسم خود به اکتشاف می پردازد. دست های خود را به کار می اندازد و اعضای بدنش را لمس می کند، و وقتی کسی او را لمس می کند، قلقلک می دهد و نوازش می کند، لذت می برد. این لمس کردن ها و نوازش ها بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می آیند. از طریق همین هاست که کودک دریافت عشق و محبت را می آموزد.
در سال های نخست کودکی، دهان کودک همان آینه اصلی است که دنیا را برای او منعکس می کند. پس باید بگذارید که این انعکاس، انعکاسی لذت بخش باشد.
زمانی به مادران هشدار می دادند که کودکانشان را نوازش نکنند و به بازی با آنها نپردازند، تا مبادا باعث تباه شدن اخلاق و رفتار آنها بشوند. با این وجود مادران فطرتاً می دانند که بازی نکردن با کودک است که اخلاق و رفتار او را تباه می کند. اکنون ما می دانیم که کودک به مقدار زیادی لمس کردن محبت آمیز و مراقبت با نوازش نیاز دارد. اما در انتخاب نقاطی برای نوازش باید دقت کنیم تا تحریک آمیز نباشد. وقتی کودک با خبر می شود که از دهانش لذت فوق العاده ای به دست می آورد، هر چیزی را که پیدا می کند به دهانش می برد. مکیدن، جویدن و گاز زدن چیزهایی که حتی غیرقابل خوردن هستند، لذات خوشایندی به همراه دارد. از این لذات دهانی نبایستی جلوگیری به عمل آورد، فقط باید تنظیمشان کرد. ما باید مراقب باشیم تا آنچه وارد دهان کودک می شود بهداشتی و تمیز باشد، برخی از کودکان تمام لذات را در خوردن کسب می کنند، برخی دیگر از آنها برای تکمیل این لذات به مکیدن نیاز دارند که کودک را باید در این مورد آزاد گذاشت.
وقتی کودک نیاز به مکیدن خود را برآورده نمی سازد، این نیازها از بین نمی روند، بلکه به صورت های منفور، ضعیف تر و یا قوی تر خودشان را نشان می دهند. نوزاد شاید مکیدن انگشتش را ادامه بدهد و کودک مکیدن مداد پاک کنش را، و یک فرد بالغ مکیدن سیگارش را. نوزادان شاید تمام اشیا را به دهان ببرند، کودکان شاید ناخن هایشان را بجوند و بزرگترها شاید از دهان خود برای زدن حرف های نیش دار و زننده استفاده کنند. همه اینها اشکال مختلف یک نوع فرآیند هستند.
وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی آنها تفاوت ها، نه کاستن از آنها تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از آن اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناختن هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.
کودکان را نباید شرمسار یا سرزنش کرد. از طرفی دیگر، نباید پوزشی بی زحمت و یا بهانه ای غلط برای آنها فراهم کرد، مثلاً بهانه ای از این قبیل: «فکر نمی کنید هوا برای قدم زدن با بدن لخت خیلی سرد باشد؟»
اگر چه رفتار مورد پسندی انجام نشده بدون تهدید باید به طور آشکار به کودک گفت: «شما داشتید لباس های همدیگر را در می آوردید. این کار قدغن است، اگر تو سئوالی در این زمینه داری از ما سوال کن تا کمکت کنیم که بفهمی اما نباید لباس های همدیگر را در آورید» رفتار ملایم ما این امکان را فراهم می کند که بدون آسیب رساندن به کودک تجربیات جنسی او را محدود کنیم. و البته باید با نظارتی دقیق و غیر مستقیم رفتار های بعدی او را کنترل نماییم . لذا سن کنجکاوی های جنسی را که شاید به سنین قبل یا آغازین مدرسه بر میگردد ،باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود.
تربیت جنسی باید متناسب با ظرفیت سنی فرزندمان باشد. در حقیقت ما قرار است او را از آسیبهای جنسی دور کنیم و به همان اندازه نسبت به فاکتورهایی که میتواند خودش به خودش آسیب برساند یا دیگران به او آسیب برسانند آگاه سازی انجام داده و او را در یک حالت حفاظت از خود قرار دهیم.
به طورکلی نیاز است که به بچهها حریم بدن و حریم خویشتن را یاد دهیم. این موضوع باید در سنینی که کودک قرار است به جامعه برود، مورد تقویت قرار گیرد. اگر کودک شما قرار است در 2 سالگی به جامعه برود، باید به او یاد دهید به جز موارد خاص ( مثل تعویض پوشک، رفتن به دست شویی یا مراجعه به پزشک) کسی نباید به بدن او دست بزند، کسی نباید بدن دیگری را ببیند یا لمس کند. پس والدین از زمانی که میدانند فرزند آنها قرار است به ضرورت یا به اصرار، مدت زمانی را بدون آنها سپری کند باید آموزشهای لازم را به او ارائه بدهند.
تربیت جنسی به اندازه تربیت اخلاقی اهمیت دارد
همانطور که شما وقتی فرزندتان میخواهد به مهد برود به او یاد میدهید که چگونه دستشویی رفتنش را کنترل کند، یا اگر قرار باشد به خانه خاله یا عمه برود به او یاد میدهید که چکار کند تا غذا روی لباسش نریزد، در مسائل جنسی نیز باید به او یاد بدهید که از بدن خود محافظت کند.
مهمترین بحث ما خود صیانتگری (حفاظت از خود) است؛ اینکه کودک بتواند از خودش به صورت غیرتهاجمی حفاظت کند و خودش نیز به بدنش و موقعیت جنسیاش آسیب نزند و اجازه ندهد دیگران به او دست درازی کنند. اگر احساس میکنید که کودک شما ممکن است نتواند از خودش دفاع کند و از آن موقعیت خارج شود، باید به او یاد بدهید که چگونه فرار کند و چگونه از خودش دفاع کند و اگر یاد ندهید آسیب جدی میبیند
یک مادر به خوبی از نگاههای بچهاش میفهمد که این بچه چقدر هوشیار است؛ چون بچهها هوششان متفاوت است. ما یک هوش جنسی داریم و یک هوشیاری جنسی. بچهها هوشیاری جنسی پیدا میکنند و هر زمان بچهای هوشیاری جنسی پیدا کرد به این مسائل توجه میکند. کلا باید مراقب باشید که بچهها هوشیاری جنسی زودرس پیدا نکنند. نوع رفتار و نگاه کودک نشان میدهد که این تفاوتها را میفهمد و در این موقعیت برهنگی یا نیمه برهنگی در مقابل کودکان قطعا حریمهای نگاه او را دچار آسیب میکند. در حال حاضر اتفاقی که برای بچههای ما افتاده، این است که از خود ما باهوشترند و به همان تناسب گاهی اوقات میبینید که یک بچه دو ساله چیزهایی را میفهمد که بقیه فکر نمیکنند او متوجه این مسائل بشود. گاهی اوقات یک بچه دو ساله ممیز است؛ یعنی تفاوت بین زن و مرد را میفهمد و متأسفانه با وسایل دیجیتال و گفتوگوها و رفتارهایی که دارد رخ میدهد سطح این هوشیاری جنسی زودرس هر روز بالاتر میرود.
پوشش مادر در مقابل بچهها باید بهگونهای باشد که بچه به بدن نگاه خیره و همراه با شعف خاص نکند، باید بخشهای جنسی بدن در مقابل فرزند پوشیده باشد و اینکه جلوی بچهها نباید تعویض لباس داشته باشد. وقتی مادر جلوی بچه خیلی راحت لباسش را در میآورد، به این کودک یاد میدهد که محافظت از بدنش چیز مهمی نیست و این اتفاق خیلی خطرناک است.
مادر نباید لباس و پوشک بچه را جلوی دیگران عوض کند؛ با این کار بچه یاد میگیرد که بدنش حریم دارد و این نوعی خود صیانتگری یا احترام به بدن است که در وجود بچه اتفاق میافتد. وقتی به بچه یاد میدهید که هر وقت به سرویس بهداشتی رفت باید در آنجا را ببندد، این بچه وقتی 3 یا 4 ساله شد و شما او را به پارک بردید و نیاز به دستشویی داشت حتی اگر خودتان هم اصرار کنید، پشت یک درخت دستشویی نخواهد کرد چون معتقد است بخشی از بدنش بدون حریم میشود و این کار را بسیار زشت میداند.
برخی از بچهها بهخاطر کنجکاوی سنی امکان دارد گوشهای پنهان شوند تا ببینند مادر وقتی لباسش را در میآورد و عوض میکند بدنش چقدر متفاوت است. اگر ما به تربیت جنسی او توجه نکنیم این موضوع به کنجکاویهای جنسی تبدیل شده و ممکن است آسیبهای مختلف را برای کودک به همراه داشته باشد.
بحث مربوط به آموزش مسائل جنسی به کودکان از آن جهت که امر نوینی در آموزش کودکان محسوب می شود، مورد مناقشه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری و جنسی است. باید تاکید شود این آموزش شامل سن شروع یادگیری، مسئولیت آموزش آن، محدوده اطلاعات داده شده و چگونگی اطلاع رسانی به کودکان است که در مورد آنها نظریات مختلفی میان کارشناسان وجود دارد.
صرف نظر از متغیرهای ژنتیکی و متعاقب آن هورمونی که باعث می شوند یک نوزاد با جنسیت مونث یا مذکر به دنیا بیاید، آدمی از همان بدو تولد با مناسبات مرتبط با جنسیت مواجه است و این مواجهه تا زمان مرگ نیز ادامه دارد. بنابراین آموزش جنسی نیز از همان سال های نخست آغاز می شود. یعنی حتی وقتی اطرافیان کودک خود متوجه نیستند، به طور مستقیم و غیرمستقیم در حال تاثیرگذاری بر مفاهیمی همچون هویت جنسی و نقش جنسی کودک هستند. طبیعی است که هر چه سن کودک بیشتر می شود، ملاحظات تربیتی او نیز پیچیده تر می شود و همان طور که بسیاری از ابعاد یادگیری مثل زبان یا بسیاری از مهارت های حرکتی محدوده ایده آل خاص خود را دارند، آموزش جنسی نیز متناسب با سن کودک و سپس در دوران نوجوانی ملاحظات ویژه خود را می طلبد. اما والدین اگر اصولا در این خصوص دغدغه ای داشته باشند، اغلب دچار سردرگمی هستند. عدم آشنایی آنها با مفاهیم جنسی و محدود دانستن این امور در رابطه جنس بین زن و مرد، باعث می شود نتوانند در این مورد با کودکان خود صحبت کنند. خود آنها نیز اغلب در سن مناسب و به شکل مناسب با این مقوله آشنا نشده اند. بدتر آن که بسیاری از آنها تصور می کنند که صحبت در این رابطه ممکن است به ترغیب کودکان برای تفحص بیشتر و حتی تجربه های نامطلوب منجر شود. این تصوری اشتباه است که متاسفانه بسیاری از روانشناسان در بخش سلامت و همچنین نظام آموزشی کشور بر آن پافشاری دارند. این در حالی است که مطالعات متعدد، چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، نشان داده اند که آموزش مناسب در سن مقتضی نه تنها باعث تشویق رفتار پرخطر نشده است، بلکه فرزندانی که از نظر جنسی به درستی آموزش دیده اند حتی در نوجوانی و جوانی فعالیت جنسی را به مراتب دیرتر شروع کرده اند.
تاکید می کنم همان طور که هر سنی محتوای آموزشی خاص خود را دارد، در آموزش جنسی نیز لازم نیست برخی موارد به شکل زودرس برای کودکان توضیح داده شود و البته در مقابل طبیعی است که دادن اطلاعاتی لازم به شکل دیرهنگام با افزایش شانس آسیب به سلامتی جسمی، روانی و اجتماعی فرد همراه خواهد بود.
هم پدر و هم مادر میتوانند به پسرهایشان آموزش جنسی بدهند ولی بهتر است مادر وظیفه آموزش به دخترش را بر عهده بگیرد. وقتی میخواهید به فرزندتان آموزش جنسی بدهید، خیلی عادی و بدون اضطراب صحبت کنید. بهترین زمان را که احساس میکنید فرزندتان آموزشپذیری بیشتری دارد، برای این کار انتخاب کنید. پیش از آنکه با او صحبت کنید، پیش خود مرور کنید که در مورد چه چیزهایی میخواهید صحبت کنید. بهترین کلمات را که برای فرزندتان قابلفهم باشد، انتخاب کنید. حتی میتوانید جلوی آینه تمرین کنید.
بهتر است با پدر و مادرهایی که فرزند همسن شما دارند، مشورت کنید. ممکن است بهدلیل تجربه مشترک راهکارهای مفیدی به شما بدهند. تجربه دیگران گاهی در انتخاب کلمات مناسب و قابلفهم هم بسیار سودمند است.
اگر ضمن صحبت با فرزندتان به جایی رسیدید که احساس کردید بلد نیستید چه توضیح مناسبی به سوالش بدهید، هیچ اشکالی ندارد. از او بخواهید که این سوال را از یک فرد آگاهتر بپرسد (مانند پزشک خانوادگی یا مشاور مدرسه). نشان دهید که آمادگی و ظرفیت ارتباط دوستانه با او را دارید و با دقت به حرفها و نگرانیهایش گوش میدهید.
اگر میبینید پسر یا دخترتان از سوال پرسیدن خجالت میکشد، خودتان آغازگر صحبت باشید. همیشه مطمئن شوید درجه کنجکاوی فرزندتان چقدر است. هیچ وقت در مورد چیزهایی که کنجکاوی نشان نمیدهد به او اطلاعات ندهید چون ممکن است برایش تاثیر آسیبرسان داشته باشد. گاهی ضمن توضیح دادن از او در مورد تمایلش به ادامه صحبت سوال کنید. اگر تمایل نشان نمیدهد آموزش را به زمانی دیگر موکول کنید.
در مورد تغییرات بدنی پسرتان در زمان بلوغ توضیح بدهید. نکته مهم این است که فقط در مورد خطرها و بدیهای رابطه جنسی توضیح ندهید، چون فرزندتان باید یاد بگیرد که رابطه جنسی، بخشی از زندگی و یک رابطه خوب و مفید است هرچند روابط نامشروع می?تواند عواقبی مانند ابتلا به بیماریهای مقاربتی یا حاملگی ناخواسته داشته باشد. یک پسر یا دختر نوجوان باید بداند که لازم است این رابطه را تا زمانی که از نظر احساسی و شناختی به پختگی لازم برای ازدواج نرسیده به تعویق بیندازد.
رشد ذهنی جنبه مهمی از رشد است که تواناییهای ذهنی مختلف را تحت تأثیر قرار…
بازی شناختی انواعی از بازیها است که با توجه به ویژگیها وخصوصیاتی که دارند، بسیار…
تب کودک یکی از رایجترین بیماریها در سنین کودکی و خردسالی است. اگر شما هم…
دانستن علت جیغ زدن کودک یکی از دغدغههای اساسی والدین است، زیرا با دانستن علت…
پرخاشگری کودک یکی از اختلالات رفتاری شایع در جامعه است. به عنوان یک دانشجوی روانشناسی…
انتخاب مهد کودک مناسب یکی از دغدغههای اصلی والدین امروزی است. مادر باربد نیز در…